خسرو گلسرخی

خسرو گلسرخی

اشعار و زندگی او...
خسرو گلسرخی

خسرو گلسرخی

اشعار و زندگی او...

خفته در باران از گلسرخی

خفته در باران

دستی میان دشنه و دیوارست
دستی میان دشنه و دل نیست
از پله ها
فرود می اییم
اینک بدون پا
لیلای من همیشه
پشت پنجره می خوابد
و خوب می داند
که من سپیده دمان
بدون دست می ایم
و یارای گشودن پنجره
با من نیست
شن های کنار ساحل عمان
رنگ نمی بازند
این گونه ی من است
که رنگ دشت سوخته دارد
وقتی تو را
میانه ی دریا
بی پناه می بینم
دستی میان دشنه و دل نیست
خوابیده ای ؟
نه ؟ بیداری ؟
ایا تو آفتاب را
به شهر خواهی برد
تا کوچه های خفته در میانه ی باران
و حرف های نمور فاصله ها را
مشتعل کنی ... ؟
تا دو سمت رود بدانند
که آتش
همیشه نمی خوابد به زیر خکستر
در زیر ریزش
رگبار تیغ برهنه
می دانم تو دامنه می خواهی
می دانم
تا از کناره بیایی
و پنجره ها را
رو به صبح بگشایی
من
با سیاهی دو چشم سیاه تو
خواهم نوشت
بر هر کرانه ی این باغ
دستی همیشه منتظر دست دیگرست
چشمی همیشه هست که نمی خوابد

نظرات 5 + ارسال نظر
مسعود جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:57 ب.ظ http://www.mihandanesh.mihanblog.com

واقعا زیباست شاعر با عاطفه و بسیار احساسی است
تبریک میگم به خاطر وبلاگ زیباتون

من اگر مایل باشید شمارا با نام گلسرخی لینک می کنم و شما هم با هر اسمی که دوست داشتید
باااااااااااااااااااا تشـــــــــکر

سهراب سه‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ق.ظ http://sohrabkoshi.blogfa.com

سلام سمیه جان
می خوام یه پست از اشعار گلسرخی بزارم روی وبلاگم غیر از شعر یک با یک برابر نیست چند تا شعر خوبش رو به من توصیه کن

فرزاد جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ق.ظ http://feri2011.blogfa.com

دوست خوبم به من سر بزن
منتظر حضور گرمت هستم سمیه خانم

hassan سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:22 ق.ظ http://downloadariaye.mihanblog.com/

من عاشقه شعراش شدمممممم خیلی شعرایه قشنگی داره دمتون گرممممممم
کاش یکی بود یکی نبود اول قصه ها نبود...
اونکه تو قصه مونده بود از اون یکی جدا نبود...
کاش توی قصه های شب برق ستاره کم نبود...
تو قصه جن و پری دلهره دم به دم نبود...
مادربزرگ قصه ها شو بالای تاقچه جا می گذاشت...
یک عاشق تازه نفس تو شهر قصه پا می گذاشت...
قصه های قدیمی رو یک جور تازه می نوشت...
آدم و حوا رو دوباره می گذاشت برن توی بهشت...

الهه چهارشنبه 3 آذر‌ماه سال 1400 ساعت 08:55 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد