خسرو گلسرخی

اشعار و زندگی او...

خسرو گلسرخی

اشعار و زندگی او...

افزوده ای بر جنگلی ها از گلسرخی



گویی درخت های سیاهکل
تا دشت و شهر ریشه دوانده ست
که غرش سلاح و جوشش خون شهید
هر دو فزونی می گیرد
بذری که کوک و عم اوغلی پاشیدند
کنون نهال می شود
کنون نهال ها
بنگر که کوه و شعر
ش باشب آذین می گردد
با قامت بلند بپا خاستگان
و اخوردگان
گفتند یاوه
جانی جبار با صد هزار گزمه و خنجر مسلح است
جز صبر و انتظار ، رهی نیست
اما
همچون من به کار ، تو ای بیدار
بر بام شب بایست ، نظر کن
دریایی از درخت سترگ و مسلح است
کاینک به سوی مکبث می اید
نظرات 2 + ارسال نظر
hbehrad جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:49 ب.ظ http://www.eshgh30ti.mihanblog.com

سلام خسته نباشید
زیبا بود .
شجاعان بیباکان راخدا رحمت کند

سردار جنگل شنبه 5 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 08:43 ق.ظ http://google.com

درود برسردار جنگل ویارانش درود برتمام جان باختگان گیلک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد