خسرو گلسرخی

اشعار و زندگی او...

خسرو گلسرخی

اشعار و زندگی او...

تلخ ماندم ، تلخ از گلسرخی



تلخ ماندم ، تلخ
مثل زهری که چکیده از شب ظظلمانی شهر
مثل اندوه تو
مثل گل سرخ
که به دست طوفان
پرپر شد
تلخ ماندم ، تلخ
مثل عصری غمگین
که تو را بر حاشیه اش پیدا کردم
و زمین را
توپ گردان
پرت کردم به دل ظلمت
تلخ ماندم ، تلخ
دیوار از پنجره سر بیرون کرد
از دهانش
بوی خون می آمد

نظرات 2 + ارسال نظر
خانوم مهندس یکشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:52 ق.ظ

سلام یه قسمت از شعر رو ننوشتین : قبل از < برای اینکه بی خود های و هو می کرد> باید می نوشتین :<دلم می سوخت>
لطفا بیشتر دقت کنین.

سهراب یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:34 ب.ظ

سلام
مطالعه کردم
ممنونم


سهراب مهدوی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد