خسته تر از همیشه
در دست های تو
دنیا
دروغین است
چشمت همه آهن
پایت همه تردید
دستت همه کاغذ
این فردا که فراز دارد م یبینی
قلب بزرگ ماست
دریا درون سینه ام جاری ست
با قایق تردید
با ارتفاع موج ها ، شلاق
در من همه فانوس ها
خاموش می شوند
گل ها معلق در فضا
یکریز می گریند
سنگین یک چیدن
سر پنجه ی بی اعتنای تست
و قلب مغموم کبوترها
در استکک لحظه های دام
با سرخی شفاف
در انتظار مهربانی های چشمانند
پایت همه خسته
دستت همه بسته
در من طنین آبشاران نیست
در درست های تو
دنیا دروغین است